ولایت فقیه مهمترین مبنای سیاسی و نظریِ تشکیل نظم سیاسی پس از انقلاب اسلامی بوده است. اندیشمندان قبل و بعد از امام خمینی با رویکردهای مختلف معرفتی، ولایت فقیه را بررسی کردهاند. در بین این نظریهپردازان، با توجه به موقعیت سیاسی و نظری امام خمینی، به نظر میرسد که موضع معرفتی ایشان در بررسی و تشخیص ضرورت ولایت فقیه فراتر از موضعی یکهانگارانه و تکوجهی است. با این نگاه، این مقاله میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که امام خمینی چگونه ولایت فقیه را در نظام معرفتی خویش تثبیت کرده است؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد امام خمینی از سه طریق به فراخور موقعیت اصل ولایت ولایتفقیه را اثبات میکند، ایشان توانست با رویکرد معرفتی صدرایی خود در سه حوزه عقلی، نقلی و عرفانی به اثبات ولایتفقیه پرداخته و این سه رویکرد را با یکدیگر جمع نماید، امام خمینی در کتابهایی نظیر ولایتفقیه و البیع با اسنتاد به رویکرد عقلی - نقلی و در کتابهای عرفانی خود با رویکرد شهودی به اثبات ولایتفقیه پرداخته است. بنابراین، موضع معرفتی ایشان در تثبیت نظری ولایت فقیه بر معرفتشناسی چندگانه استوار است که طیفهای مختلف فکری و سیاسی را پوشش میدهد.