این مقاله به بررسی جایگاه صلح و جنگ در اسلام میپردازد. گروهی از مسلمانان با استناد به آیات متعدد قرآن در مورد جهاد، بر اصالت جنگ در روابط با دیگران تأکید دارند که این نوع نگاه را میتوان در بین جریانات سلفی تکفیری و وهابی جهادی و جریاناتی همچون القاعده و داعش بخوبی مشاهده کرد اما در مقابل این نگرش، بخشی از متفکران مسلمان با نقد دیدگاه مذکور بر اصالت صلح در اسلام تاکید می کنند که این مقاله به بررسی بنیانهای معرفتی کلامی، عرفانی و فقهی آنها میپردازد.سؤال اصلی این پژوهش آن است که: اولویت دادن به صلح در اندیشه متفکران مسلمان مبتنی بر کدامین بنیانهای نظری میباشد؟ این مقاله با روشی تحلیلی تلاش میکند به این سؤال براساس اندیشههای امام خمینی به عنوان یک اندیشمند بزرگ مسلمان، معمار و تئوریسین انقلاب اسلامی در ایران پاسخ دهد. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که اصالت صلح مثبت و همزیستی مسالمتآمیز در روابط بینالمللی دارای بنیانهای محکم انسان شناسانه، کلامی، عرفانی و فقهی در اندیشه سیاسی اسلام میباشد.